تعریف ترکیببندی
ترکیببندی یک موضوع نسبتا ساده برای درک عکاسی است. هر بار که یک عکس میگیرید، باید تصمیم بگیرید که چه چیزهایی را باید در نظر بگیرید. و مهمتر از همه اینکه، شما باید تصمیم بگیرید که چگونه اشیا را در کنار هم قرار دهید که در تصویر شما قرار بگیرند. بنابراین ترکیببندی چیزی نیست که به طور آگاهانه اشیا را در عکسهای خود مرتب کند؛ هر تعریف مختلط فقط باعث پریشانی خاطر و سردرگمی میشود. در ترکیب بندی شما باید نور خوب را نیز برای عکس خود پیدا نمایید.
البته، همانطور که تعریف “ترکیببندی” ساده است، اجرای موفقیتآمیز آن میتواند به طور قابلملاحظهای دشوار باشد. برای مثال یک ترکیب قوی، بیش از یک آرایش غیر خطی اشیا است. در عوض، معنی عکس شما را به همراه میآورد و آنها را مهمتر از دیگری میسازد. سایه دیگر یک سایه نیست؛ این یک خط است که به صورت یک فرد منتهی میشود – و فرد به یک کوزه گل نگاه میکند، که همان رنگ نقاشی است که در پسزمینه آویزان است. ترکیببندی شما میتواند داستانی را تعریف کند، و میتواند چندین شی را به هم متصل کند که غیر ممکن است بیربط به نظر برسد. هدف نهایی یک ترکیببندی موفق، بالا بردن معنی یک تصویر است.
تجسم در عکاسی
اولین قدم برای ایجاد یک عکس موفق قبل از اینکه شما روی شاتر کلیک کنید، رخ میدهد: تجسم کردن. این مفهوم دیدن تصویر در چشم ذهن شماست، و سپس از خودتان بپرسید که دقیقا چه تغییراتی را انجام میدهید.
تجسم همه چیز در مورد سوال کردن از تصمیمات عکاسی شماست. آیا روی موضوع درست تمرکز کردهاید، یا باید به دنبال چیز دیگری میگردید؟ کدام احساسات را میخواهید در تصویر منتقل کنید (به عنوان مثال، تاریک و شوم، یا شاد و خندان)؟ بعد از اینکه عکس به طور کامل پردازش شد، چه شکلی خواهد بود، چه در چاپ و چه در صفحه وبسایت شما؟
هدایت چشم
شما نمیتوانید مسیر دقیق چشم بیننده را از طریق عکسهای خود پیشبینی کنید، اما شما این توانایی را دارید که آن را به سمت یک طرف یا طرف دیگر هل دهید. آیا میخواهید بیننده شما توجه بیشتری به کوهها در پسزمینه کند؟ چه چیزی در مورد کلاه یک نفر، یا روشی که یک درخت نخل در طول ساحل خم میشود؟
قانون یک سوم؟
شاید بهترین عنصر ترکیب، قانون یک سوم باشد، یک روش خاص است که برخی از عکاسان برای فریم کردن تصاویر خود از آن استفاده میکنند. اساسا، قانون یک سوم یک عکس را به نه بخش تقسیم میکند. خطوط تقسیم خود و به خصوص چهار نقطه تقاطع – گفته میشود که مکانهای قدرتمندی در داخل یک عکس هستند.
سادگی
یکی از بهترین روشها برای بهبود تصاویرتان، تمرکز بر سادگی است. برای مثال، اگر مبتدی هستید، به جستجوی سادهترین صحنهها برای عکاسی در مکان اول کمک میکند. به طور معمول، گرفتن یک عکس خوب در ساحل نسبت به قلب یک جنگل استوایی آسانتر است – با این فرض که هر دو محل نسبتا جالب هستند – چون ساحل یک صحنه بسیار سادهتر است.
این نکات فقط سطح دنیای وسیع ترکیببندی را نمایش میدهند، اما برای هر عکاس که بخواهد تصویر را به سطح بعدی ضروری هستند ببرد. ترکیببندی چیزی نیست که باید با قوانین آموزش داده شود؛ در عوض، تنها مجموعهای از ابزار است که شما در اختیار دارید.
مهمترین نکته این است که تمرین کنید. مهم نیست که شما چگونه تئوری پشت این نکات را درک میکنید، ترکیببندی چیزی است که باید به صورت انفرادی تکمیل شود. هر چه زمان بیشتری صرف عکس گرفتن کنید، بیشتر متوجه خواهید شد که ترکیبات شما بهبود خواهند یافت. این فایده حقیقی این تکنیکها است.